نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من و توست
هوشنگ ابتهاج
نقیضهای بر شعر زیبای هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
نشود فاشِ کسی آنچه میان من و توست
که اگر فاش شود صاف! دهان من و توست
نه به من زن بدهند و نه تو شوهر بکنی
نه برای تو و من آب، نه نان من و توست
زیپهامان همه بستهست به جز زیپِ دهان
بازیِ زیپ من و تو به زیان من و توست
گرچه اینقدر که ما عاشق و دلباختهایم
آخر و عاقبتش هم به فلان من و توست
امشب البته کسی جز من و تو اینجا نیست
پس در این جا و مکان، وقت و زمان من و توست
خانه خاموش و یخ اما من و تو روشن و داغ
آتش البته که در روح و روان من و توست
ماجرایی اگر از خانۀ ما درز کند
مشکلِ درز نه، ایراد زبان من و توست
بله جز راست نگو، اما هر راست نگو
راست گفتند زبان دشمن جان من و توست
چون اگر فاش شود صاف دهان من و توست
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
روحالله احمدی (بلبل)
وقتی این نقیضه را میخواندم، همراه خندۀ شدید مردم و داریوش کاردان که مجری برنامه بود، اینطوری خندیدم. عکاس هم خیلی تیز بود!
عکس از مرتضی رحمانی
شعرهای طنز دیگری در بلبلزبونی بخوانید.